بر خی از انتظارات هدایتگر و سعادت آفرین که امام زمان(عج) در زمان غیبت خویش از شیعیان و پیروان خویش دارد : 1-دعا برای فرج: شیعه در فراق امام خویش نمی تواند آرام گیرد و شب و روز نسوزد و لحظه به لحظه چشم به ظهور مولا و امام خویش نباشد. نشانه انتظار سازنده و کار ساز آن است که تلاش نماید تا زمیته ظهور را در جامعه بیشتر آماده سازد.یکی ازراههای زمینه سازی برای ظهور دعاهای دلسوزانه و مشتاقانه است آن هم دعا برای فرج و ظهور مهدی (عج) که هم باعث تقویت و تلقین روح انتظار میشود و هم آمادگی انسان را بیشتر می سازد به همین جهت است که مهدی منتظر از شیعیانش انتظار دارد و مجدانه می خواهد که برای فرج دعا کنند.آنجا که فرمود: ((برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید زیرا همین موجب فرج و گشایش شماست.)) در این زمینه موعود جهانی فرمود : (( اما ظهور فرج به اراده خدای که یادش بلند مرتبه است برمی گردد و کسی که برای آن وقت تععین کند دروغ گفته است)). 2- همدلی و اتحاد: از دیگر انتظارات امام زمان از شیعیانش این است که بر محور فرامین الهی و تعهداتی که در مقابل امامان خویش دارند همدل و متحد باشند چرا که همدلی هم مو فقیت دنیوی آنها را در پی دارد و همه زمینه تعجیل فرج و ظهورعدالت گسترجهان هستی را فراهم می سازد. 3- جلب محبت اهل بیت(ع) و ترک گناهان : پاداش رسالت پیامبراکرم (ص) این است که مردم به جانشینان او یعنی امامان معصوم محبت و ارادت داشته باشند و همین محبت عامل مهمی است در بازدارندگی از گناهان و معصیت ها. امام زمان نیز در همان راستا یکی از انتظاراتش که از شیعیانش دارد این است که در پی جلب و کسب محبت ما اهل بیت باشید و از انجام گناه و اموری که باعث ناراحتی می شود به شدت پرهیز کنید.آن حضرت در سخن خیر خواهانه خویش چنین می فرماید: (( پس باید هر یک از شما کار هایی را که مو جب جلب محبت ما می شود انجام دهد و باید از کار های که خشم و غضب ما را در پی دارد اجتناب کند پس آگاه باشید که مرگ آدمی نا گهان می رسدکه در (آن وقت دیگر)توبه سودی نمی رساند و ندامت و پشیمانی (نیز) نمی تواند او را از عذاب بر هاند.)) بده سوزی که ازهجرت بسوزم بده اشکی که در پایت بریزم بده رنجی که رنجور تو باشیم سرودی ده که مسرورتوباشم بده عقلی که مجنون تو باشد همه حیران و مفقون تو باشد 4-پرواپیشگی و تسلیم : از مهم ترین انتظارات آن حضرت از شیعیان و پیروان خویش این است که با تقوا ی الهی را پیشه ساخته سراپا تسلیم اوامر و نواهی امامان معصوم باشند. در این صورت است که سعادت دنیوی و اخروی انسان تامین می شود.آن امام رئوف در کلام رسای خود فرمود: (( از خدا بترسید و تسلیم امر ما باشید و کارها را به ما واگذار کنید پس بر ماست که شما را از سرچشمه سیراب گردانیم همان گونه که بردن شما به سوی سر چشمه به وسیله ما بوده است و در پی آنچه از شما پوشیده است نروید.)) اگر قدر تو را دانسته بودیم اگر عهد و وفا نشکسته بودیم دل ما خانه غم ها نمی شد غم هجران نصیب ما نمی شد اگر شرط تولا کرده بودیم آنچه گفته مولا کرده بود یم نمی شد روز ما شام سیاهی نمی شد قسمت مااین جدایی 5- مراجعه به علما :در دوران غیبت کبری هر چند دست الطاف امام زمان از پشت ابرها ی غیبت بر سر امت و شیعیان سایه افکنده است اما نیاز مبرم وجود دارد که برای سر پرستی امت و شیعیان و هدایت و گره گشایی از مشکلات آنان فرد و یا افرادی باشند تا مردم با مراجعه به آنها تفسیر سخنان امامان خویش را بدست آوردند و پاسخ پرسش های خود را دریابند و صراطمستقیم را پشتوانه فکری و علمی آن طی کنند.چنان که فرمودهاند: (( و اما حوادث پیش آمده به راویان حدیث ما مراجعه کنید زیرا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم.))
امام صادق (ع) فرمود: « هر کس دست خود را بسوی خدای عزوجل دراز کند خداوند شرم می کند آن را خالی برگرداند » دعا کردن همواره چیزی را از خدا طلب کردن نیست ، بلکه گاه فراموش کردن خود و احتیاجات خویش است و محو شدن در ذکر و یاد پروردگار، که والاترین و باشکوه ترین مرتبه دعاست و ضامن عالی ترین خواسته ها و بخشش هاست. خداوند تعالی فرمود: « هرکس چنان به یاد من باشد که فراموش کند چیزی را از من بخواهد، بهترین چیزی را که به درخواست کنندگان می دهم به او می بخشم » خوب می دانیم که دعا برای برادر مومن و مسلمان در غیاب او اجابت را نزدیک می کند و روزی را فرود می آورد و بلا و مصیبت را دور می کند. حال توجه کنیم که دعا برای مولایمان ، صاحب الزمان ، مهدی فاطمه (ارواحنا فداه) ، چه فضیلت ها دارد و چه آثار بزرگ و ارزنده ای در پی می آورد ، همو که تمام هستی ما به یمن وجود اوست و اگر او نبود خداوند نه ما را می آفرید و نه هیچ موجود دیگری را . پس آن وجود عزیز را از یاد مبریم و دعا برای ایشان را هرگز فراموش نکنیم: اللهم کن لولیک ...
قال رسول الله (ص): مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ اِمامَ زَمانِه ماتَ میتَةَ الْجاهِلِیَّةِ منظور از معرفت و شناخت امام زمان، تنها دانستن نام و نام پدر و حسب و نسب او نیست، زیرا بعضى از کفار و دشمنان او نیز به این مقدار او را مى شناسند. بلکه این است که او را امام بداند و اطاعت او را بر خود واجب شمارد و به ولایت او اعتراف و اقرار داشته باشد. شناخت ما نسبت به هر کس یا هر چیز به میزان نیاز ما به آن شخص یا آن شیء بستگی دارد مثلا میزان شناخت ما نسبت به همکلاسی خیلی کمتر از یک دوست است یعنی نیازی نیست که حتما ما از جزئیات اخلاقی و رفتاری یک همکلاسی اطلاع داشته باشیم ولی برای دوستی باید از اخلاق و رفتار او نیز آگاه باشیم و در بقیه مسائل هم همینطور. حالا شناخت ما به امام زمانمان(عج) چقدر باید باشد؟ ما به امام زمانمان چقدر نیاز داریم؟ آیا دانستن نام و ...کفایت می کند ؟ آبا خواندن چند روایت در مورد ظهور ایشان کافی است؟ شناخت ما نسبت به امام زمانمان باید در تمام ابعاد باشد یعنی ایشان را به طور کامل بشناسیم از نام و کنیه گرفته تا سیره مسئله امامت واینکه ناظر بر اعمال ما هستند و هر گاه صدایشان کینم مطمئنا جواب می گیرم وهر کس در این مطلب شک کند مطمئنا معرفتش نسبت به امام زمانش بسیار کم است..... شناخت ما باید به حدی باشد که ما را ملزم به اطاعت ازایشان نماید و اطاعت از امام زمان (عج) عین اطاعت از خداست.
حضرت مهدی(ع) در سال 255ق. دیده به جهان گشوده است و اکنون از تولد او بیش از 1000سال میگذرد. چگونه بشر میتواند چنین عمر طولانی داشته باشد؟ پاسخ: این سؤال را از دو راه میتوان پاسخ گفت: 1. روش غیبی با توجه به آنچه که قرآن مجید و روایات از طولانی بودن عمر گروهی گزارش میدهد که هرگز با مقیاسهای ما تطبیق نمیکند. میتوان به این سؤال پاسخ داد. قرآن درباره نوح(ع) میفرماید: «فَلَبِثَ فِیِهِ أَلْفَ سَنَة إِلاّ خَمْسینَ عاماً» «او در میان قوم خود 950 سال زیست». این آیه تنها به دوران تبلیغ آن حضرت اشاره دارد. امّا این که پس از طوفان چه مقدار عمر کرد و یا قبل از تبلیغ چه مقدار عمر کرده بود، آیه متذکر آن نیست. همچنین قرآن درباره یونس(ع) یادآور میشود که اگر او در شکم ماهی خدا را تسبیح نمیگفت، تا روز رستاخیز در شکم آن ماهی میماند: «وَلَوْلا انّهُ کانَ مِنَ المُسَبِّحینَ * لَلَبِثَ فی بَطْنِهِ إِلی یَومِ یُبْعَثُون». «اگر از تسبیح گویان نبود، تا روز رستاخیز در شکم آن میماند». بنابراین، همان خدایی که این دو ولی را تا این حد زنده نگاه داشته یا میتوانست زنده نگاه دارد، چرا آخرین وصی و ذخیره خود را تحت عنایات خود، زنده نگاه ندارد؟ در این مورد به آیه شریفه توجه کنید: «وَما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ». «آنها خدا را چنان که شایسته اوست نشناختند». مسأله طول عمر حضرت ولی عصر، مسأله عنایات الهی است و اگر عنایات او نبود، رویدادهای بیشمار و مصائب روزگار و پیامدهای بد در کمین آن حضرت بود. خداست که او را از این حوادث حفظ کرده و عمر طولانی بخشیده است و به قول شاعر: خدایی که جهان پاینده دارد تـواند حجتـی را زنده دارد 2. روش طبیعی از آنجا که در علم طب و زیست شناسی، برای عمر انسان حدی معین نشده که تجاوز از آن امکان نداشته باشد، میتوان با یافتن علل پیری و مرگ زودرس و مقابله با آنها، طول عمر بشر را افزایش داد، چنان که هم اکنون بر اثر پیشرفتهای علم طب و بهداشت عمومی در کشورهای پیشرفته، متوسط طول عمر انسانها افزایش یافته است، مثلاً در آمریکا در سال 1901، عمر متوسط مردان 23/ 48سال و زنان 80/51 سال بوده، ولی در سال 1944 عمر متوسط مردان به 50/63 و زنان به 95/68سال رسیده است. این افزایش بیشتر شامل وضع تغذیه و بهداشت در دوران کودکی و بهبود وضع درمان و پیشگیری مخصوصاً در بیماریهای واگیردار است ولی در بیماریهای استحالهای مانند تصلب شرایین هنوز پیشرفت چندانی حاصل نشده است. این آمار مربوط به اعصار پیشین است، ولی اکنون وسایل بهداشت و درمان و تغذیه بهبود یافته و حتی در ایران، میانگین عمر بالا رفته است. طول عمر بیشتر به وراثت، محیط زیست، نوع کار و شغل از نظر فشار روحی و عصبی و نیز تغذیه صحیح بستگی دارد. افزایش طول عمر به خودی خود علت مرگ نیست، بلکه بر اثر بیماریها و عادات مضر، اعضای اصلی بدن فرسوده شده و از کار میافتند. هم اکنون عمر بالای صد سال فراوان دیده میشود و در کشورهایی نظیر ترکیه و قفقاز و کشورهای بالکان، به علت شرایط زیست محیطی و تغذیه طبیعی و سالم، افراد بالای صد سال فراوان دیده میشوند. در تاریخ زندگی انسان، افراد معمّر فراوان دیده شدهاند، حتی کتابهایی تحت عنوان «المعمّرون» نوشته شده است.
دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است جان را هوای از قفس تن پریدن است از بیم مرگ نیست که سر داده ام فغان بانگ جرس به شوق به منزل رسیدن است دستم نمی رسد که دل از سینه بر کنم باری علاج شوق گریبان دریدن است شامم سیه تر است زگیسوی سرکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است بوی تو ای خلاصه گلزار زندگی مرغ نگه در آرزوی پر کشیدن است بگرفت آب و رنگ زفیض حضور تو هر گل در این چمن که سزاوار دیدن است با اهل درد شرح غم خود نمی کنم تقریر غصه ی دل من ناشنیدن است آن را که لب به دام هرس گشت آشنا روزی «امین » سزا لب حسرت گزیدن است
دلم دارد هوای کوی مهدی
امیر المومنین علیه السلام : فرزندم درستی چیست ؟
حسن بن علی علیه السلام: پدر, درستی, از میان برداشتن بدی ها به وسیله ی نیکی هاست . - شرف چیست ؟
نیکی کردن به خویشاوندان و تحمل بدی ایشان . - جوانمردی چیست ؟
پاکدامن بودن ... - پستی چیست ؟
به چیزهای خرد نظر داشتن و از اندک چیزی دریغ ورزیدن . - کرم چیست ؟
بخشیدن قبل از خواستن ... - فرومایگی چیست ؟
راحت خود را خواستن و به همسر بی اعتنایی کردن . - جود چیست ؟
بذل و بخشش در حال تنگ دستی و توانگری. - بخل چیست ؟
آنچه که داری را شرافت(خود) پنداری و آنچه که انفاق می کنی را تلف شده بدانی. - برادری چیست ؟
وفاداری در سختی و آسایش. - ترس چیست ؟
دلیری بر دوست و گریز از دشمن . - غنیمت چیست ؟
گرایش به تقوا و پارسایی در دنیا , که نیکو غنیمتی است . - بردباری چیست ؟
خشم را فرو خوردن و خویشتن دار بودن . - بی نیازی چیست ؟
دلخوش بودن به قسمت الهی , اگر چه اندک باشد ...
- فقر چیست ؟ حریص بودن بر هر چیزی ... - ذلت چیست ؟
وحشت از حقیقت و راستی ... - رنج بیهوده چیست ؟
سخن گفتن در باره ی چیزی که به دردت نمی خورد . - بزرگواری چیست ؟
در عین تنگدستی بخشیدن و گذشت از بدی ها . - خردمندی چیست ؟
حفظ آن چیزی که به تو سپرده شده ... - بلند مرتبگی چیست ؟
انجام زیبایی ها و دوری از زشتی ها . - دوراندیشی چیست ؟
بسیار بردبار بودن و با نزدیکان با نرمی رفتار کردن . - سفاهت چیست ؟
پیروی از فرو مایگان و همنشینی با گمراهان ... - محرومیت چیست ؟
از دست دادن بهره ای که به تو داده شده است ... - نادانی چیست ؟
شتاب در دستیابی به فرصت ها قبل از این که امکان پذیر باشد و نیز خودداری از پاسخ گویی(نسبت به آنچه می دانی) و چه نیکو یاوری است سکوت در بسیاری از مواقع, هر چند که سخنور باشی. |
ABOUT ![]()
MENU
Home
|