سوال روز قیامت قانونی کلی است که شامل پیامبران و عموم مردم می شود. "فلنسئلن الذین أرسل إلیهم و لنسئلن المرسلین * فلنقصن علیهم به علم و ما کنا غائبین" سورهء اعراف، آیات 6 ـ 7؛ قطعا ما از مردمی که پیامبران را به سوی آنان فرستادیم پرسش خواهیم کرد و از پیامبران نیز می پرسیم و مسلما کردار همه را از روی علم خود برای آنان شرح خواهیم داد. ما هنگام ارتکاب آنها غایب نبودیم، بلکه همهء اعمال آنان را زیر نظر داشتیم. بنابراین، همه پیامبران، پیشوایان، پارسایان و مردم مسئولند. آیا امکان دارد خداوند از کردار بندگان بی خبر به اشد تا روز قیامت از آنان با پرسش مطلع گردد؟ در پاسخ می فرماید: چنین نیست، بلکه خداوند همواره حاضر و ناظر کردار مردم است و لحظه ای از آنان غایب و غافل نیست. بنابراین، سوال برای این است که انسان متوجه گردد چه کرده و مستوجب چه پاداشی است؛ نظیر آزمونی که از دانش آموز به عمل می آید تا خود به خود به داوری بنشیند و درباره ی کارنامه خویش قضا و حکم کند. لیکن گروهی که آثار جرم از چهره های آنها هویداست، به صورت انسان زنده نمی شوند، بلکه به صورت درندگان محشور می شوند، از جن باشند یا از انس، مورد سوال قرار نخواهند گرفت: "فیومئذ لا یسئل عن ذنبه إنس و لا جان... یعرف المجرمون بسیمهم فیوخذ بالنواصی و الأقدام" سورهء الرحمن، آیات 39 و 41؛ در آن روز از گناه انسان و جن نپرسند.... افزون بر این، در آن روز اعضا و جوراح شهادت می دهند. منظور از این سوال که در مورد مجرمان نفی شده کدام سوال است؟ در دنیا یا آخرت؟ بعضی از مفسران، اولی را انتخاب کرده اند، و بعضی دومی را، و مانعی ندارد که هر دو مراد به اشد، یعنی هم در موقع مجازات استیصال در دنیا از آنها سوالی نمی شود تا بخواهند پشت هم اندازی کنند و عذرتراشی نمایند و خود را بی گناه قلمداد کنند، و هم در قیامت، چرا که در آنجا بدون سوال همه چیز روشن است و به گفته قرآن، چهره ها خود گواهی بر وضع مجرمان می دهد! "یعرف المجرمون بسیماهم" سوره رحمن آیه 41، و به این ترتیب آیه مورد بحث هماهنگ با آیه 39 سوره رحمان است که می فرماید: "فیومئذ لا یسئل عن ذنبه إنس و لا جان:" در آن روز از هیچیک نه انسان و نه جن در باره گناهش سوال نمی شود". این تعبیر با آیه 92 سوره حجر که می گوید:" قسم به پروردگارت که ما از همه آنها سوال می کنیم"" فو ربک لنسئلنهم أجمعین" چگونه سازگار است؟ یکی اینکه سوال دو گونه است: "سوال تحقیق" و "سوال سرزنش"، در قیامت نیاز به "سوال تحقیق" نیست، چرا که همه چیز عیان است و حاجت به بیان نیست، ولی "سوال سرزنش آمیز" در آنجا وجود دارد که این خود یک نوع مجازات روانی برای مجرمان است. درست همانند سوالی که پدر از فرزند ناخلفش می کند و می گوید: آیا من این همه به تو خدمت نکردم؟ و آیا جزای آن همه خدمت خیانت و فساد بود؟! (در حالی که هر دو از جریانها با خبرند و منظور پدر سرزنش فرزند است). آیت الله معرفت در مقام پاسخ به این سوال، به مراحل قیامت اشاره کرده و وضعیّت و حال بندگان را در هر مرحله بازگو می کند. در برخی از مراحل از سوال و جواب خبری نیست و در برخی از مراحل یا از بندگان سوال می شود و یا خود با یکدیگر گفتگو دارند. برای نمونه در نخستین رخداد قیامت که بسیار شدید و کوبنده است، همه مدهوش می شوند. قرآن در آیه دوّم سوره حجّ می گوید: (مردم را مست می انگاری در حالی که آنان مست نیستاند): «وَ تَرَى النَّاسَ سُکَارَى وَ مَا هُم بِسُکَارَى». در این مرحله انسانها از همه چیز بی خبرند. دوستان مجال جستجو و پرسش از یکدیگر ندارند. خداوند در بیان مرحله ای دیگر از قیامت از حال مجرمان پرده برمی دارد که ندا می رسد: «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْـُولُونَ »: (آنان را باز دارید که باید پاسخگو باشند). در آیات 39 تا 48 سوره مدّثر نیز می فرماید: اصحاب یمین در میان باغها از سرنوشت مجرمان می پرساند که (چه چیز شما را در آتش انداخت؟): «ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ». در بعضی، از انسانها دقیقاً پرسش می شود. در تفسیر نمونه نیز در پاسخ به این سوال گفته شده است که، در آن روز و در بعضی دیگر، انسانها به جدال و دفاع و مخاصمه برمی خیزند. خلاصه هر صحنه ای شرایطی دارد و هر صحنه، از صحنه دیگر خوفناکتر است. برای این سوال نمی کنند که همه چیز در آن روز ـ یوم البروز ـ آشکار است و در چهره انسانها همه چیز خوانده می شود. ممکن است تصوّر شود، این مطلب با آیاتی که تصریح و تأکید بر مسأله سوال از بندگان در قیامت می کند، تضاد دارد، مانند آیه 24 صافّات و آیات 92 و 93 سوره حجر: «فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ عَمّا کانُوا یَعْمَلُونَ»: (به پروردگارت سوگند که از همه آنها سوال می کنیم از کارهائی که انجام می دادند). ولی با توجّه به یک نکته، این مشکل حل می شود و آن این که: قیامت یک روز بسیار طولانی است، و انسان از مواقف و گذرگاه های متعدّدی باید بگذرد، و در هر صحنه و موقفی باید مدّتی بایستد، طبق بعضی از روایات، این مواقف پنجاه موقف است، در بعضی از این مواقف مطلقاً سوالی نمی شود، بلکه (رنگ رخساره خبر می دهد از سرّ درون)، چنان که در آیه پس از «فَیَوْمَئِذ لاَّ یُسْئَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لاَ جَآنٌّ» می خوانیم: «یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیماهُمْ»: (مجرمان از چهره هایشان شناخته می شوند). و در بعضی از مواقف، مهر بر دهان انسان گذارده می شود و اعضای بدن به شهادت بر می خیزند. در بعضی از این مواقف، از انسانها دقیقاً پرسش می شود. و در بعضی دیگر، انسانها به جدال و دفاع و مخاصمه برمی خیزند، خلاصه هر صحنه ای شرایطی دارد و هر صحنه، از صحنه دیگر خوفناکتر است. بنابراین، در هر صورت بین این آیات تناقضی دیده نمی شود. و عدم توجّه به اختلاف در موضوع و مواقف قیامت سبب شده تا چنین توهّمی ایجاد شود. |
ABOUT
MENU
Home
|