گروه های تکفیری و سلفی مصر با حمله به مراسم میلاد امام زمان (عج) نزدیک قاهره، دانشمند مستبصر مصری را به شهادت رساندند.تکفیری های مصر یکشنبه شب، «شیخ حسن شحاته» فارغ التحصیل الازهر را به همراه سه تن دیگر از پیروان اهل بیت(ع) از جمله برادر این عالم بزرگ، به شهادت رساندند. خبرگزاری ها خبر داده اند که گروه های افراطی سلفی با اجیر کردن عده ای چماق دار و اراذل و اوباش، از آنها خواستند با حمله به مراسم جشن پیروان اهل بیت (ع) به مناسبت میلاد امام زمان (عج) در روستای «زاویة أبومسلم» در منطقه هرم در استان "الجیزة" نزدیک قاهره، حاضران در این مراسم را به شهادت برسانند. در نتیجه این اوامر و تحریک اهالی منطقه علیه پیروان اهل بیت (ع)، چماق داران با حمله به منزلی که مراسم جشن در آن برگزار شده بود چهار تن از جمله شیخ حسن شحاته، دانشمند مستبصر و برادرش را به همراه دو تن دیگر با سلاح سرد به شهادت رساندند؛ و بقیه حاضران در این مراسم را نیز به شدت ضرب و جرح کردند. مهاجمان سپس آن خانه و چند خانه دیگر شیعیان را به آتش کشیدند. این خبر تلخ و شوک آور افکار عمومی مسلمانان جهان را در برابر سوالی مهم قرار داد، چرا در مصر جنبشهای سلفی تکفیری این گونه قدرت یافته اند که چنین جسورانه و آشکار، افرادی از مذهب تشیع را صرفا به خاطر عقاید خود به قتل می رسانند؟ این خبر وقتی شگفت انگیز تر می شود که به یاد آوریم انقلاب فوریه مصر با آرمان های برگرفته از اندیشه بیداری اسلامی به پیروزی رسید. درباره زمینه و علل این فاجعه نکاتی چند به استحضار خوانندگان عزیز می رسد. 1-فراموش شدن اندیشه تقریب در مصر یکی از بزرگترین دستاوردهای دهه های گذشته جامعه الازهر به عنوان مهم ترین نظام آوزشی دینی اهل تسنن و حوزه علمیه قم آغاز فرایند تقریب مذاهب اسلامی بود. شیخ فقید و روشن اندیش الازهر شیخ محمود شلتوت و مرجع تقلید فقید شیعیان آیت الله بروجردی با تلاشهای روشن بینانه خود نهال وحدت را میان مسلمین کاشتند. در مکاتبات این دو فقیه فرزانه نهایتا فتوای معروف شیخ شلتوت به عنوان شیخ الازهر درباره شیعیان صادر شد که اعلام می داشت:مذهب جعفری معروف به مذهب امامیاثناعشری، مذهبی است که شرعاً پیروی از آن مانند پیروی از مذاهب اهلسنت جایز است. و سزاوار است مسلمانان این مطلب را بدانند و از عصبیت و طرفداریهای بیجا و بدون حق و حمایت از مذهب معینی خودداری کنند. دین خدا و شریعت او تابع مذهبی نیست یا منحصر در مذهبی نیست. هر کس به مقام اجتهاد فائز گردد عنوان مجتهد بر او بار، و در نزد خدای تعالی عملش مقبول خواهد بود. و جایز است برای کسی که اهلیت نظر و اجتهاد را ندارد از ایشان تقلید کند و به آنچه در فقهشان مقرر داشته اند عمل بنماید، و در این مسئله بین عبادات و معاملات تفاوتی نیست». این فتوای مهم و همراه بر بصیرت که با راه اندازی دارالتفریب میان مذاهب ادامه یافت، با نگاه و حمایت علمای بصیر و آگاه شیعه همراه شد. این نگاه پس از زعامت آیت الله بروجردی توسط مراجع دیگر نیز ادامه یافت ،به گونه که رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی نیز بر این باور اعتقاد داشتند و فرموند: ما با مسلمین اهل تسنن یکی هستیم، واحد هستیم که مسلمان و برادر هستیم، اگر کسی کلامی بگوید که باعث تفرقه بین ما مسلمانها بشود بدانید که یا جاهل هستند و یا از کسانی هستند که میخواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند. 2- ضعف های جدی الازهر اما متاسفانه این روزها در مصر و در برخی دیگر از مشورهای اسلامی به جای علمای روشن اندیشی مانند شیخ شلتوت، افراد متحجر، افراطی و خشونت طلبی صاحب فتوا و منبر شده اند که به جای تقریب به تکقیر می اندیشند. متاسفانه نفوذ وهابیت و سلفی ها در برخی جریانهای سیاسی مصر به حد خطر ناکی رسیده است. علنا در برخی منابر سخنان تحریک کننده ای گفته می شود و دعوت به خشونت علیه شیعیان شکلی رسمی یافته است. اگرچه جامعه الازهر تا کنوت خود تحت سلطه وهبیون و تکفیری ها نبوده است ،اما در شرایط فعلی برخی اقدامات،موضع گیری ها و یا سکوتهای بی مورد آنها عملا موضع سلفیها را تقویت می نماید. واکنش الازهر هم دیرهنگام و هم کمی عحیب است. الازهر مصر در بیانیه ای قتل چهار شیعه در روستای ابومسلم در الجیزه را حادثهای خونین توصیف و تاکید کرد که این جنایت یکی از بزرگترین گناهان کبیره و از اعمال منکری است که شرع آن را به شدت حرام کرده و قانون نیز مرتکب این عمل را مجازات میکند. الازهر با تاکید بر حرمت خون و اینکه اسلام، مصر و مصریها قتل به دلیل عقیده یا مذهب و فکر را نمیشناسند، افزود که این حوادث برای مصریها عجیب است و هدف از آن نیز برهم زدن ثبات کشور در این لحظه حساس است و اینکه مصریها را به سمت فتنه سوق دهند و بر این اساس دولت و ملت مصر باید هوشیار باشند. در این بیانیه همچنین به این حدیث شریف اشاره شده است که «اگر مسلمانان شمشیر به روی همدیگر بکشند در آن صورت قاتل و مقتول در جهنم خواهند بود». درباره این واکنش دو نکته باید اشاره شود:اول این که آیا مسلمانان شیعه در جیزه علیه سلفی ها شمشیر کشیده بودند؟ یا این که فقط آنها فقط در حال برگزاری جشن نیمه شعبان بوده اند؟ نکته بعد این است که الازهر با توجه به احتمال رشد خشونت های فرقه ای چه کرده بود؟آیا آنها برنامه مدون و کارایی را داشتند که بتوانند خشم کور افراطی های سلفی را خاموش و افکار عمومی را نسبت به خطرات ورود به تنشهای فرقه ای آگاه کنند؟ به نظر می رسد با صرف صدور یک بیانیه کار الازهر تمام نمی شود. 3- ناتوانی های محمد مرسی و برخی جهت گیری های او یکی از مهم ترین سوالهای به وجود آمده در افکار عمومی مسلمانان این است که چگونه دولتی که برآمده از اخوان المسلمین مصر است این گونه رفتار می کند؟ اخوان المسلمینی که برپایه اندیشه سید قطب،بنا و عبده شکل گرفت که نواندیشی دینی را برپایه وحدت پی می گرفتند. البته مرسی رییس جمهور و قندیل نخست وزیر مصر طی بیانیه هایی جداگانه این اقدام را محکوم کرده اند. اما متاسفانه برخی بی تدبیری ها و اقدامات آنها نیز زمینه ساز خشونت علیه شیعیان بوده است. برای مثال محمد غنیم پزشک و یکی از فعالان شیعه در این باره می گوید: هرچند رئیس جمهور مصر حادثه حمله به شیعیان را محکوم کرده است اما باید یادآور شد که من به عنوان رئیس جنبش جریان شیعی و به نمایندگی از شیعیان مصر بارها از رئیس جمهور مصر که گفته بود من رئیس جمهور همه مصری ها هستم تقاضای ملاقات کردم اما وی که با صوفی ها و تمامی مذاهب مصر دیدار کرده بود حاضر نشد با نمایندگان شیعه دیدار کند. همچنین ما از شیخ الازهر نیز بارها تقاضای دیدار کرده بودیم اما وی تا کنون به این تقاضاهای ما پاسخی نداده است. به علاوه این حمله دقیقا یک هفته پس از برگزاری گردهمایی افراطیون سلفی در مصر با هدف کمک به تروریست های سوریه و بیان مواضع افراطی علیه شیعیان منطقه اتفاق افتاد. در این گردهمایی که اظهارات توهین آمیز بسیاری ضد پیروان اهل بیت (ع) مطرح شد، "محمد مرسی"، رئیس جمهور مصر، حضور داشت. |
ABOUT
MENU
Home
|