سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در انتظار ظهور

امام زمان

امام مهدی(عج) چرا غایب است و علّت و جهتش چیست؟ پاسخ این مسئله بسیار مشکل است زیرا که مسئله‌ای عقلی نیست تا با براهین عقلی پاسخ داده شود و نیز عرفی هم نیست تا عرف و عقلا آن را درک کنند، بلکه این موضوع تعبّدی است و باید پاسخ آن از منابع وحی؛ رسول خدا و اهل بیت طاهرینش(علیهم السلام) اخذ شود. وقتی که به اخبار آل محمد(ص) مراجعه می‌کنیم می‌بینیم که اختلاف نظر بسیار در این‌باره وجود دارد. حال شماری از روایت‌ها را بررسی می‌کنیم تا ببینیم کدام دیدگاه مناسب است تا بدان روی آورد.

 

روایت‌ها دلیل غیبت را شش دسته دانسته‌اند:

1. خوف و ترس

شماری از اخبار دلالت دارد که خوف و ترس باعث غیبت مهدی(عج) است که از این جمله است:

حضرت امام صادق(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: آن شخص [امام مهدی(عج)]باید غایب شود. شخصی سؤال کرد برای چه یا رسول‌الله؟ فرمود: خوف قتل وی در میان است.

منصور دوانیقی ـ خلیفة عباسی ـ حضرت صادق(علیه السلام) را چندین مرتبه آزار داد، ولی روزی آن حضرت را احضار کرد و بعد از آنکه صحبت‌هایشان تمام شد گفت: یا اباعبدالله، یک سؤال از تو می‌پرسم، راستش را به من بگو. امام صادق(علیه السلام) فرمود: من به هیچ کس دروغ نگفته و نمی‌گویم چه رسد به تو. پرسید آیا مهدی موعود تو هستی؟ فرمودند: نه. سؤال کرد: پس کیست؟ جواب داد: ششمین از فرزندان من خواهد بود. باز پرسید: آیا در زمان من می‌آید؟ گفت: نه. دوباره سؤال کرد: آیا در زمان فرزند من خواهد آمد؟ فرمود: نه. سپس حضرت را آزاد کرد.

 

از این حدیث آشکار می‌شود که حاکمان می‌ترسیدند مبادا امام معاصرشان حضرت مهدی(عج) باشد لذا هر خلیفه و پادشاه در کمین بود تا او را بکشد. بنابراین بر امام مهدی(عج) لازم و واجب بود که به خاطر وجوب حفظ نفس، آن هم نفس شریفی که جهان به وجودش بستگی دارد، غایب باشد.

 

2. فرار از بیعت

از اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده است که امام مهدی(عج) برای اینکه مشغول‌الذمه کسی نباشد و کسی با او بیعت نکند تا در نتیجه وامدار کسی نباشد، از نظرها پنهان شده است.

حضرت امام صادق(ع) فرمودند: صاحب این امر ـ حضرت مهدی(عج) ـ ولادتش از این خلق روی زمین پنهان است تا اینکه وقتی که ظهور می‌کند هیچ کس بیعت و پیمانی در گردن وی نداشته باشد. خدای تعالی در یک شب فرج حضرت مهدی(عج) را عملی می‌کند.(1)

روایات زیاد دیگری نیز به این معنا نقل شده است که حضرت مهدی(عج) خود می‌فرماید: پدران من هرکدام به گونه‌ای بیعت اصحاب و حتی افراد سرکش زمان خود را بر گردن داشتند ولی من خروج و ظهور می‌کنم در حالی که بیعت هیچ‌کس از سرکشان و طاغوت‌ها بر گردنم نیست.

 

3. تطابق با سایر پیامبران

سدیر گوید: حضرت امام صادق(ع) فرمود:

قائم ما غیبتی دارد که مدتش طولانی است. گفتم: یابن رسول‌الله این غیبت طولانی برای چیست؟ فرمود: همانا خدای عزّوجلّ ابا دارد از اینکه سنّت‌های پیغمبران(علیهم السلام) در غیبت‌هایشان را در مورد امام قائم جاری نکند و برای امام(عج) چاره‌ای نیست جز اینکه دورة غیبت‌هایشان را سپری کند. خدای عزّوجلّ می‌فرماید: «البته شما قطعاً سنت‌های پیشینیان را خواهید گذراند»(2). (3).

 

امام زمان

4. اتمام نقمت بر کافران

وجود امام(ع) برای کافران نقمت است و وقتی که ظهور می‌کند تمامی کافران را می‌کشد و نابود می‌کند مگر کسانی که ایمان بیاورند. هنگامی که امام(عج) ظهور می‌کند باید در اصلاب کفّار، مؤمنی نباشد چنان‌که شیوة ائمة اطهار(ع) چنین بود، زیرا ایشان گویا می‌دیدند که مؤمنی در اصلاب کافران وجود دارد.

 روایت شده است: همانا حضرت حسین(علیه السلام) بعضی از اهل کوفه را در حمله‌هایی که در کربلا به آنها داشت نمی‌کشت با اینکه می‌توانست آنان را بکشد و بعضی دیگر را می‌کشت. دربارة این قضیه از آن حضرت سؤال شد. پاسخ داد: «در صلب آن کسانی که نمی‌کشم از اهل ایمان می‌بینم».(4)

ائمة طاهرین(ع) برای حفظ مؤمنان و ذریّة آنان خانه‌نشین شدند و در میدان جنگ کسی را که مؤمنی در صلبش بود نمی‌کشتند که همین خود یکی از حکمت‌ها و فلسفه‌های غیبت حضرت مهدی(عج) است. اگر آن حضرت ظهور کند برای کافران نقمت است، باید تمامی آنان را بکشد و زمین را از لوث وجودشان پاک گرداند. لذا در غیبت باقی است تا مؤمنان از اصلاب کفّار خارج شده و دیگر مؤمنی در صلب هیچ کافری نباشد.

 

5. امتحان و آزمایش مردم

از فلسفة غیبت آن حضرت امتحان مردم است تا مردم آزمایش شوند و مؤمنان بر دین مقدس اسلام و عقاید حقّه‌اش باقی بمانند و منافقان و مخالفان واضح و آشکار گردند.

زراره می‌گوید، شنیدم حضرت صادق(علیه السلام) می‌فرمود: «حضرت مهدی(عج) پیش از قیام و ظهورش غیبتی دارد. عرض کردم: برای چه؟ فرمود، می‌ترسد و به شکم و گردن خود اشاره کرد. (یعنی دشمنان او را می‌کشند یا شکمش را می‌شکافند یا گردنش را می‌زنند) سپس فرمود: وی همان کسی است که مورد انتظار مردم است که عده‌ای در ولادتش شک دارند. برخی می‌گویند: وقتی که پدرش از دنیا رفت، او هم مرد و پدرش ابتر بود (یعنی فرزندی نداشت). بعضی دیگر می‌گویند دو سال پیش از وفات پدرش متولّد شد. غیبت وی به این علت است که خدای عزّوجلّ دوست دارد که خلق عالم را امتحان و آزمایش کند و در این هنگام اهل باطل می‌خواهند مردم را گمراه کنند در دل‌های مردم شکّ و تردید می‌کنند».(5)

 

6. رشد عقل‌ها

از حکمت‌های غیبت امام مهدی(عج) این است که مسلمانان در باورها، اندیشه‌ها و فقه اسلام، خودکفا می‌شوند و قدرت علمی اسلام را پیشرفت می‌دهند و با بهره‌گیری از روش‌ها و فرمایش‌های بزرگان اهل بیت(علیهم السلام) قدرت و نیروی علمی اسلام را بالا می‌برند تا اینکه اسلام برای همیشه آمادة پذیرش انسان‌های کامل خواهد شد.

حضرت امام سجاد(علیه السلام) به ابوخالد کابلی فرمود: «ای اباخالد مردم زمان غیبت حضرت مهدی(عج) که قائل به امامت آن بزرگوار هستند و انتظار ظهورش را می‌کشند، بر مردم همة زمان‌ها برتری دارند، زیرا خدای تعالی به ایشان به اندازه‌ای عقل، فهم و شناخت داده است که غیبت آن حضرت نزد ایشان به منزلة مشاهده و عیان است و خدا ایشان را همانند کسانی قرار داده است که در رکاب پیغمبر خدا(ص) با شمشیر جهاد می‌کردند (و اینان مقامشان مانند مجاهدان بدر و احد است) ایشانند که حقیقتاً خالص از هر شکّ و شبهه هستند و اینها شیعیان راستین ما و مبلغّان دین و دعوت کنندگان دین خدا هستند؛ هم در پنهانی و هم آشکارا».(6)

 

7. افشای اسرار توسط شیعیان

افشاگری شیعیان از جمله چیزهایی است که دلیل غیبت شمرده شده است، زیرا اینها نمی‌توانستند از نقل اسراری که ائمة طاهرین(علیهم السلام) برایشان بیان می‌کردند و یا معجزات محرمانه‌ای که انجام می‌دادند، خودداری کنند. بلکه افشا می‌کردند و باعث زحمت و گرفتاری امامان(علیهم السلام) می‌شدند و گاهی به قتل و شهادت آن بزرگواران منجر می‌شد.

بزنطی از حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی‌الرضا(علیه السلام) نقل می‌کند:

اگر عالمان (امامان و پیشوایان بر حق) کسانی را می‌یافتند که با آنها سخن گویند و آنان نیز اسرار و مطالب محرمانة ایشان را کتمان کنند، البته حدیث‌ها می‌گفتند و حکمت و علم‌های تازه را برای شما پخش می‌کردند و لیکن شما مبتلا و گرفتار افشاگری شدید هستید و هر چه دیدید یا شنیدید پخش می‌کنید و شما مردمی هستید که ما را در قلب‌ خود دوست دارید و محبّت قلبی شما ثابت است ولی کار شما با دل‌هایتان مخالفت دارد.(7)

از این حدیث‌ به دست می‌آید افشاگری شیعه یکی از دلیل‌های غیبت است. چه بسا این دلیل از مصداق‌های دلیل اوّل ـ خوف قتل و تقیه ـ باشد.

 

8. غیبت از اسرار

تمامی این دلیل‌ها، علت، سبب و فلسفة غیبت آن حضرت هستند و علاوه بر اینها حکمت‌های زیادی دارد که از تیررس فکر ما دور است و نمی‌توانیم آنها را درک کنیم و ائمة اطهار(علیهم السلام) هم برای ما بیان نکرده‌اند، زیرا ما ظرفیّت آن را نداشته‌ایم که آنها را بفهمیم. همین بی ظرفیتی باعث انحراف یا ارتداد می‌شود. لذا مصلحت نبود که امامان آنها را بیان کنند.

عبدالله بن فضل هاشمی گوید: شنیدم حضرت امام صادق(ع) می‌فرمود: «صاحب امر غیبتی دارد که ناچار باید واقع شود. در آن غیبت هر کسی که بر باطل است به شک می‌افتد عرض کردم: فدای شما گردم، برای چه باید آن حضرت غایب شود؟

فرمود: ما از طرف خدا مأذون نیستیم آن را برای شما بیان کنیم. عرض کردم: وجه حکمت غیبت آن حضرت چیست؟ فرمود: وجه حکمتش همان وجه حکمت غیبت حجّت‌های خدای تعالی است (چنان‌که خضر، یوسف، یونس و دیگران مدّتی از زمان خود را در غیبت به سر بردند) حکمت غیبت حضرت مهدی(ع) بیان نمی‌شود مگر بعد از آنکه آن بزرگوار ظهور کند، هم چنانکه حکمت‌ کارهایی که حضرت خضر پیغمبر انجام داد مانند شکستن کشتی، روی آب دریا و کشتن یک پسربچة بی‌گناه و ساختن دیوار برای حضرت موسی(ع) آشکار نشد مگر پس از آنکه بنا شد از هم جدا شوند.(8)

 

پی‌نوشت‌ها:

1. علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 96، ح 15.

2. سورة انشقاق (84)، آیات 19 و 84.

3. بحارالانوار، ج 52، ص 90، ح 3.

4. علامه عسکری، سید مرتضی، معانی السبطین، ج 52، ج 2، ح 17.

5. بحارالانوار، ج 51، ص 95، ح 10.

6. همان، ج 52، ص 122، ح 4.

7. همان، ص 110.

8. همان، ص 91، ح


+نوشته شده در یکشنبه 92/4/2ساعت 12:35 صبحتوسط سیدمحمدرضا سبحانی نیا | نظرات ( ) |