رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از مسلمانان خواست، زندگیشان را در ظاهر و باطن با آموزه های خداوند تطبیق دهند و مواظب و مراقب اعمال و رفتار خود باشند؛ زیرا خداوند از نهان و آشکارشان با خبر است. وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَکَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ ؛ و چون پیامبر با یکى از همسرانش سخنى نهانى گفت، و همین که وى آن را [به زن دیگر] گزارش داد و خدا [پیامبر] را بر آن مطّلع گردانید [پیامبر] بخشى از آن را اظهار کرد و از بخشى [دیگر] اعراض نمود. پس چون [مطلب] را به آن [زن] خبر داد، وى گفت: «چه کسى این را به تو خبر داده؟» گفت: «مرا آن داناى آگاه خبر داده است.» (سوره تحریم، آیه 3) آنچه برای ما اهمیت دارد، موضوع سخن نیست، بلکه مهم، عبرت و درسی است که از این حادثه فرا میگیریم. این حادثه به ما میآموزد خداوند خبیر (آگاه) از هر آنچه در میان مردم روی میدهد و در دلها میگذرد خبر دارد. در عالم وجود، هیچ ذره ای جابجا نمیشود و یا از حرکت باز نمیایستد و هیچ روانی پریشان و یا آرام نمیگردد، مگر آنکه خدا از آن آگاه است. وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ ؛ و کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست. جز او [کسى] آن را نمىداند، و آنچه در خشکى و دریاست مىداند، و هیچ برگى فرو نمىافتد مگر [اینکه] آن را مىداند، و هیچ دانهاى در تاریکیهاى زمین، و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت] است. (سوره انعام، آیه 59) آگاهی خداوند گسترده و بی حد و مرز است، او از آنچه بوده است و خواهد بود، خبر دارد، همان گونه که از نهانها آگاه میباشد. هیچ چیز بر او پوشیده نیست و همه چیز را به درستی «تقدیر» میکند. علم او علم یقین است و احتمال هیچ شک و خطایی در آن نیست. آگاهی او، آگاهی یقینی است و گمان و احتمال نمیباشند: یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ ؛ [خدا] نگاه هاى دزدانه و آنچه را که دلها نهان مىدارند، مىداند. (غافر،19) به همین دلیل، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از مسلمانان خواست، زندگیشان را در ظاهر و باطن با آموزه های خداوند تطبیق دهند و مواظب و مراقب اعمال و رفتار خود باشند؛ زیرا خداوند از نهان و آشکارشان با خبر است. اگر مسلمانی حقیقت این نام خداوند (خبیر) را دریافت بی شک، به این یقین خواهد رسید که خداوند تنها کسی میباشد که خوب و بد انسان را میداند، پس، او را به هیچ چیز فرا نخوانده است، مگر در راستای مصلحت او. هنگامی که شخصی بخواهد پروژه ای را پیاده کند، ابتدا به متخصصان ماهر در آن زمینه مراجعه میکند؛ تا از بازده و چگونگی انجامش اطلاع یابد و به منظور رسیدن به موفقیت، به تمامی سفارشهای آنها عمل میکند. حال جای این پرسش است که آیا ما برای پیشبرد بهتر پروژه زندگی باید به چه کسی مراجعه کنیم؟ آیا کسی هست که تمام راهها و چاه های مسیر زندگی را بشناسد؟ جواب آنها را همه ما میدانیم. همه ما میدانیم که خداوند متعال از نیازهای انسان، به طور کامل آگاه است و به همین دلیل، مسیر درست زندگی را برایش به تصویر کشیده و قانون بی عیب را شامل:آداب، احکام و آنچه بشر را به سر منزل مقصود زندگی برتر که دوستی و آرامش و امنیت بر آن حاکم است، میرساند، بر او فرو فرستاده است. قوانینی که خداوند قرار داده، بر تمام جهات و جوانب زندگی انسان ناظر میباشد، او نفسها را به دوری جستن از پیروی تمایلات درونی و هواهای خویش و نیز حالات بد، همچون: بدگمانی، غیبت، کینه، حسد و… فرا خوانده است و جسم را نیز از انجام آنچه به آن آسیب میرساند، مانند پرخوری، تنبلی و خوردنیهای آسیب رسان نهی فرموده است، تا همیشه سالم بماند. از انسان خواسته تا دل خود را آکنده از هدایت، نور و آرامش و یقین سازد. تا زمانی که انسان از این داده های الهی استفاده نماید، بهره بسیاری میبرد و زندگیاش پابرجا میشود و اگر از آن دوری نماید، خیر فراوان را از خود دور ساخته و تا وقتی که دوباره به این فیوضات الهی دست پیدا کند، در گمراهی و نگرانی به سر خواهد برد: أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ؛آیا کسى که آفریده است نمىداند؟ با اینکه او خود باریک بین آگاه است.(سوره ملک، آیه 14) شاید مهمترین فایده این نام خداوند (خبیر) آن باشد که انسان به لزوم تمسک به همه اوامر خداوند، چه در ظاهر و چه در باطن، پی میبرد؛ زیرا خداوند متعال از همه چیز آگاه است و هیچ چیز چه در آسمانها و چه در زمین بر او پوشیده نمیباشد. |
ABOUT
MENU
Home
|