یکى از راههاى خداشناسى که در قرآن یافت مىشود، فرض خلاف است. بدین معنا که ما در اطراف خود با واقعیّتهاى زیادى مواجه هستیم، اکنون زمان و مکانى را تصور کنیم که این واقعیّتها وجود نداشته باشد، در آن صورت چه چیزى اتفاق مىافتد و ما باید چه کنیم؟ * حرکت زمین، به گونهاى تنظیم شده است که شب و روز را به وجود مىآورد، حال زمانى را تصوّر کنید که همیشه شب باشد. در چنین وضعیّتى ما چه مىکردیم؟ «ان جعل اللّه علیکم اللیل سرمدا» * هم اکنون زمین در زیر پاى انسان مانند گهوارهاى آرام است، «والارض فرشناها فنعم الماهدون» فرض کنید اگر با شدّت در حال حرکت بود آیا افراد مىتوانستند بر روى آن راه بروند وزندگى کنند؟ «لونشاء نخسفبهم الارض» * اکنون با حفر قنات و چاه به آب گوارا مىرسیم، اگر آب، به اعماق زمین فرو رود چه کسى براى ما آب فراهم خواهد ساخت؟ «اناصبح ماؤکم غورا» * اکنون آب شیرین در دسترس ماست، اگر آبها تلخ و شور شود چه مىکنیم؟ «لو نشاء جعلناه اجاجا» * شما درختان را سبز و خرّم مىبینید، اگر همه آنها هیزم خشک بودند چه مىشد. «لو نشاء لجعلناه حطاما»
* اگر ما حافظه خود را از دست بدهیم و حتّى نشانى منزل خود را فراموش کنیم چه خواهیم کرد؟
+نوشته شده در شنبه 89/1/28ساعت 12:18 صبحتوسط سیدمحمدرضا سبحانی نیا | نظرات ( )
|